درود فراوان بر همه دوستانی که این ویب بلاک را رونق میدهند. بنده اسمش نجیب الله است و به ( امی) تخلص میکنم --- شعر زیر سروده بنده میباشد امید که قبول خاطرتان قرار گیرد.
بعد غروبش . . .
ز شتاب به پاء افتد، فلک از چرخش گردون به جبین روی ماهت، که خراب کرده ما را
چه عجب به پیچ و تاب است، صنما گیسوانت بگذار گهی بجنبد، که ربوده است دل ما را
بدو چشمان چو جامت، نوش می روا باشد بده یک جام بدستم، که خمار کرده ما را
شوق دیدار تو دارند، گلخن و نظاره شب بگذارم سر به بالین، که شباب کرده ما را
آسمان لحظه بگیریدَ، گر نیآئی به سراغم غرش و برق نمائید، که دل آب کرده ما را
شرر عشق ز مستی، ز دل آرد آه و سستی که صنم در نگشادست، جواب داده ما را
گر نویسد به فراقت، قلمم ز درد سوزد بنما شفا دردم، که فراقت کشته ما را
به لطافت وجودت، بخورم قسم که ماه ئی بنما ز نور حسنت، منور کلبه ما را
خود کمر خم نمایند، سرو و شمشاد به پایت که صفای مقدم تو، چه گل آفشان کرده ما را
امیر اکنون چه آید، بسرت بعد غروبش که به دیدار اخیرش، بی قرار کرده ما را
25 – 06 - 2009
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سÙا٠ÙبÙاگزÙباÙÙدارÙبÙÙ ÙÙ٠سربزÙتÙتÙÙزÙÙدش٠ÙسرسختبراÙپسÙردسÙدرÙاhttps://shabgard.org/forums/showthread.php?t=11731http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/help Tak Tools 2 Beta.GIFhttp://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/Tak Tools 2 Beta.zipSendtoallPlz
درود فراوان بر همه دوستانی که این ویب بلاک را رونق میدهند.
بنده اسمش نجیب الله است و به ( امی) تخلص میکنم --- شعر زیر سروده بنده میباشد امید که قبول خاطرتان قرار گیرد.
بعد غروبش . . .
ز شتاب به پاء افتد، فلک از چرخش گردون
به جبین روی ماهت، که خراب کرده ما را
چه عجب به پیچ و تاب است، صنما گیسوانت
بگذار گهی بجنبد، که ربوده است دل ما را
بدو چشمان چو جامت، نوش می روا باشد
بده یک جام بدستم، که خمار کرده ما را
شوق دیدار تو دارند، گلخن و نظاره شب
بگذارم سر به بالین، که شباب کرده ما را
آسمان لحظه بگیریدَ، گر نیآئی به سراغم
غرش و برق نمائید، که دل آب کرده ما را
شرر عشق ز مستی، ز دل آرد آه و سستی
که صنم در نگشادست، جواب داده ما را
گر نویسد به فراقت، قلمم ز درد سوزد
بنما شفا دردم، که فراقت کشته ما را
به لطافت وجودت، بخورم قسم که ماه ئی
بنما ز نور حسنت، منور کلبه ما را
خود کمر خم نمایند، سرو و شمشاد به پایت
که صفای مقدم تو، چه گل آفشان کرده ما را
امیر اکنون چه آید، بسرت بعد غروبش
که به دیدار اخیرش، بی قرار کرده ما را
25 – 06 - 2009