لحظه
شب بود وماه بود من و او و اختران
شرشر آبها
دامان با صفای دره ها
قمری و نای نی
آهنگ با شگوه
از بین قرنها
نجوا مینمود
بیاید بسوی من
راهی نیافتیم
تکرار لحظه ها به یادم بیاورد
اهنگ با شگوه
آهنگ عشق است
بسویش شتافتیم
در خویش غرق شدیم
آه لحظه های زود گذر بی مروت اند
این لحظه ها زود گذر بی مروت اند
........ از خودم